در تحلیلى کلى، انتخاب جناب آقاى خاتمى، رأى به اصلاح بود و فرصتى طلایى براى تقویت نظام فراهم آورد و انقلاب اسلامى را براى سالها بیمه نمود. در این شرایط، 1- علت اینکه منصوبین جنابعالى در ... از جناح مخالف این روند انتخاب مىشوند، چیست؟ 2- آیا شما نیز یادآورى وظیفهى خبرگان رهبرى در مورد نظارت بر ولىفقیه را توهینآمیز و تضعیف کننده مىدانید؟
-------------------------------------------
آن جملهیى که این برادر یا خواهرمان در مورد «رأى به اصلاح» نوشتند، تحلیل ایشان است؛ تحلیل من از قضیه این نیست. بالاخره بیست میلیون نفر، با انگیزههایى به رئیس جمهور رأى دادند. شما از کجا مىدانید که همهى این بیست میلیون، رأى به اصلاح دادند؟ انگیزههاى گوناگونى داشتند؛ به این انگیزههاى گوناگون، رأى دادند. آنچه که مسلّم است، این است که این رئیس جمهور، منتخب بیست میلیون جمعیت است؛ این چیز باارزشى است. اما اینکه شما از این بیست میلیون نفر رفراندم کرده باشید و به شما گفته باشند ما رأى به اصلاح دادیم، نه، من نمىتوانم این را باور کنم و بپذیرم.
البته همه اصلاح را مىخواهند؛ هیچ کس نیست که اصلاح را نخواهد؛ هیچکس هم نیست که معتقد باشد در دورهى قبل از این دولت، همه چیز در حد اعلاى صلاح بود؛ نخیر، مسلّماً اشکالات زیادى بوده است. وقتى شما یک رئیس جمهور را انتخاب مىکنید، انتخاب مىکنید تا آن اشکالات را برطرف کند؛ در این هم شکى نیست؛ همه همینطور فکر مىکنند . مایلند. اگر در دورهى آینده هم انتخاباتى صورت بگیرد، مسلم باز همین خواهد بود؛ یک عده هستند که چیزهایى را قبول دارند، یک عده هم چیزهایى را قبول ندراند.
اینکه منصوبین من در آن دستگاههاى گوناگون، مخالف این روند هستند، نه، من این را قبول ندارم؛ نخیر، آنها هم طرفدار اصلاحند. همانهایى که اینجا اسم آوردند - و من البته اسم نمىآورم - افرادى هستند که اصلاح را دوست دارند؛ بسیار از آنها دولت را دوست دارند؛ خود آقاى خاتمى را دوست دارند و با ایشان همکارى مىکنند. به نظر من، اینطور قضاوتها قدرى رجم به غیب است، و صلاح نیست.
در مورد اینکه آیا یادآورى وظیفهى خبرگان رهبرى در مورد نظارت بر ولى فقیه را توهینآمیز مىدانید، باید بگویم که نه، چه توهینى؟ مجلس خبرگان، کمیسیونى به نام « کمیسیون تحقیق» دارد؛ تحقیقش هم طبق خود اصل قانون اساسى است. تحقیق در این است که آیا این رهبرى که خبرگان یک روز تشخیص دادند که او حایز شرایط است، آیا باز هم حایز شرایط هست یا نه؛ اصلاً کارشان این است؛ الان هم هستند و کار هم مىکنند. آنها باید تشخیص بدهند که این رهبر، آیا علمش که آن روز تشخیص دادند مجتهد است، باقى است یا نه؛ چون ممکن است انسان دچار نسیان بشود و طبیعتاً از صلاحیت مىافتد. آن روز تشخیص دادند که این شخص عادل است؛ آیا به عدالت باقى است یا نه؟ اگر خداى نکرده گناهى از او سر بزند، از عدالت ساقط مىشود. آن روز تشخیص دادند که این شخص مدیر و مدبر است و توانایى دارد؛ اما حالا باید ببینند که آیا تواناییش باقى مانده است؟ آیا آن روز اشتباه نکردند؟ یا اگر آن روز توانا بوده، از توانایى نیفتاده است؟ نخیر، بنده نه هیچ احساس تضعیف مىکنم و نه توهین؛ این جزو قانون اساسى است؛ خود من هم زمان امام، جزو همین مجلس خبرگان بودم. ما زمان امام هم «کمیسیون تحقیق» داشتیم؛ هیچ اشکالى ندارد. این نه اهانت به رهبرى است، نه تضعیف رهبرى است. اگر این آقایان، این کمیسیون و این هیأت را تشکیل ندهند، باید از آنها سؤال بشود که چرا تشکیل ندادید.